تبلیغات سنگین برای متمایل ساختن مردم به مصرف این گونه نوشیدنیها( که به نظر میرسد تولید، نگهداری و عرضه آنها سودآور و ساده است) و نبود برنامههای آموزشی مناسب برای ترویج مصرف آب، شیر دوغ و دیگر نوشیدنیهای سودمند، ذائقه مردم به ویژه کودکان و نوجوانان را به نفع نوشابههای گازدار(کولاها) تغییر داده است.
ترویج افراطی روحیه راحتطلبی و هزینهدار نکردن مصرف بطری دورانداختنی هم سبب شده که مردم به جای خرید نوشابه در بطری شیشهای، به خرید آنها در بطریهای یکبار مصرف روی آورند.
این در حالی است که تولیدکنندگان، در کشور ما هیچگونه مسئولیتی در جمعآوری بطریهای خالی ندارند و فقط با افتخار از افزایش تولید،«کارآفرینی» و در زمینه مسایل زیست محیطی، حداکثر از گرفتن گواهینامهها و تقدیرنامههای رسمی و درختکاری در اطراف کارخانه سخن میگویند، همچنین به طرح بسیار ریزی که روی برچسب بطریها چاپ شده و فردی را نشان میدهد که بطری را در سطل زباله میاندازد، اشاره میکنند!
مصرفکنندگان، بطریهای یکبار مصرف را با دیگر زبالهها مخلوط میکنند، یا آنها را در شهر و طبیعت رها میکنند.
آنان چون هزینههای مشخص و برگشتپذیری را برای بطری خالی نپرداختهاند، انگیزه مادی برای جمعآوری آن ندارند و چون بیشتر آنان از حداقل آموزش زیستمحیطی بهره نبردهاند، احساس مسئولیت اخلاقی هم در رهاسازی آزادانه آن ندارند، از سوی دیگر چون کارخانههای بازیافت پی.ای.تی در کشور نیست(یا در همه جا و با ظرفیت کافی نیست) مصرفکننده دلیلی برای جداسازی اینگونه بطری از دیگر زبالهها نمیبینند.
مشکلات بطریهای پی.ای.تی تجزیه نشدنی هستند و فضای زیادی را اشغال میکنند و از اینرو به هیولایی برای محیط زیست کشور بدل شدهاند. در بیشتر درهها و دامنههای کوهستانی، گردشگاهها، ساحلها، کناره جادهها و بسیاری نقاط دیگر، ریخت و پاش این بطریها چشمانداز بسیار زنندهای ایجاد کرده است.
در مسیر رودخانهها، به ویژه در پایین دست، این بطریها باعث گرفتگی زیر پلها و کانالهای آبیاری میشوند(برای مثال این وضعیت در مسیر رودخانههای جاجرود، رودشور، کرج، کن و... در جنوب تهران به چشم میخورد) و در طغیان رودخانهها و پدید آمدن سیل و اختلال در آبیاری مؤثرند.
در دریاچه پشت سدها(مثلاً در سد کرج) گاه انبوهی از این بطریها دیده میشود. در تالابها و دریاچهها، بطریها به چشمانداز طبیعی آسیب میرسانند و احتمالاً باعث ترسیدن و اختلال در مهاجرت و زادآوری پرندگان میشود.
پایین آمدن ارزش بصری پهنههای آبی به دلیل رها کردن این بطریها را میتوان در تالاب بندعلی خان و نهرها و رودهای منتهی به آن در جنوب ورامین، در دریاچه ارومیه (بهویژه در امتداد پل میانگذر) و دریاچه زریوار در نزدیکی مریوان دید.
حجم زیاد این بطریها هزینهحمل آنها را بالا برده، شهرداریها و پیمانکاران نمیتوانند زبالههای حجیمشده با آنها را به مناطق دوردست ببرند. کسانی که پیادهروی و گردش میکنند نیز بازگرداندن بطریهای جاگیر را دشوار مییابند و رغبتی به این کار نشان نمیدهند.
افزون بر این، دورریختن و بازنگرداندن بطریهای پی.ای.تی به چرخه تولید، هدردادن آشکار و پراسراف منابع تجدیدناپذیر نفت است.
بر این اساس درگیرساختن کسانی که در تولید و پخش بطریهای پی.ای.تی ذینفع هستند وبا این هدف که هر کس که در چرخه تولید و مصرف بطریها نقش دارد، باید سهم مسئولیت خود را در بازیافت آنها بپذیرد، میتواند در بازیافت این بطریها کارساز باشد. تحقق این امر ذیل سه موضوع امکانپذیر است:
- متمایزکردن مصرف نوشیدنی با مصرف بطری.
- هزینهدارکردن دورریخت بطری.
- اقتصادیکردن جمعآوری و بازیافت بطری.
تحقق بازیافت
بازیافت بطریها، در پارهای کشورها با تعیین قیمت(و گرفتن «گرویی»)آغاز میشود. کسی که بطری را بازگرداند، پول کمتری برای مصرف آن می پردازد و هر کس که بطری را دور بیندازد، هزینهای در مقابل آلودهسازی پرداخته است. روشن است که مصرف چیزی که قیمت نداشته باشد، با اسراف و ریختوپاش همراه است.
در بازیافت، میتوان از بطریهای مصرفشده، بطری نو یا منسوج پلیاستر و... تولید کرد. اگر امکان مصرف تمام بطریهای بازیافتشده به علت پرهزینهبودن تأسیس کارخانههای بازیافت در کوتاهمدت میسر نباشد، میتوان در کارگاهها و کارخانههای کوچکتر و سادهتر آنها را خرد و برای صادرات آماده کرد.
هزینهها
امروزه در ایران میانگین بهای یک بطری نوشابه 3000ریال برای مصرفکننده است. اگر این بها به 3500ریال افزایش یابد(17 درصد) و 400ریال آن با بازگرداندن بطری خالی به فروشنده برگشت داده شود، هیچ فشاری به مصرفکننده وارد نمیشود و هیچ تغییری هم در مقدار مصرف این نوشابهها به وجود نمیآید. 100ریال اضافه که مصرفکننده پرداخته است(فقط 3/3درصد قیمت نوشابه) به اضافه 100ریال که تولیدکننده باید از محل سود خود پرداخت کند، جمعاً 200ریال میشود. این مبلغ باید صرف جمعآوری بطریها شود.
اگر هزینه حمل یک بطری را که در حدود 50گرم وزن دارد، با توجه به حجم آن معادل حمل 200گرم هم بگیریم، برای حمل 50000بطری خالی(معادل 10تن؛ ظرفیت یک کامیون معمولی) به فاصلهای در حدود 100کیلومتر، یک میلیون تومان دریافت شده است. این مبلغ، در حدود سی برابر هزینه حملی است که امروزه در ایران برای حمل ده تن کالا در مسافت 100کیلومتر دریافت میشود.
بنابراین، هیچ کارخانهای نمیتواند بگوید که جمعآوری و حمل بطریها به یک نقطه مشخص، از نظر هزینه حمل و خدمات جانبی آن (دستمزد کارگر همراه کامیون، فشردهسازی اولیه بطریها در محل فروشگاه یا در داخل کامیون و...) توجیه اقتصادی ندارد.
از محل200 ریال یاد شده، علاوه بر هزینه حمل، قطعاً میتوان مبلغی را صرف پرداخت اجاره محل انبار کردن بطریها، تهیه دستگاههای فشرده کردن یا خردسازی بطریها، تغییر قالب بطریها برای سادهتر شدن فشردهسازی، راهاندازی کارخانه بازیافت و انجام تحقیقات کرد.
شهرداریها میتوانند به دلیل کم شدن حجم زبالهها، در اجرای این طرح به کارخانههای نوشابهسازی یا بازیافت کنندگان زمین ارزان واگذار کنند. دولت و شرکتهای پتروشیمی، میتوانند به دلیل جلوگیری از ریخت و پاش موادی که برای تهیهشان ارز مصرف شده و به دلیل ایجاد شغل جدید، تسهیلاتی برای مجریان طرح در نظر بگیرند.
در پایان میتوان نتیجه گرفت یک تولیدکننده با چشمپوشی از 3/3 درصد سود- در کوتاه مدت- و یک مصرفکننده با پرداخت فقط 3/3 درصد اضافه بها برای یک کالا( که جزء کالاهای ضروری زندگی هم نیست) هزینه رفع آلودگیای را که خود، به نوعی مسبب آن هستند، میپردازند.
قیمتدار شدن بطری خالی پی.ای. تی مصرفکننده را از دور ریختن آن باز میدارد و موقعیتی را نیز فراهم میآورد تا بازیافتگران (جویندگان اشیای به درد خور در زبالهها) به جمعآوری بطریهای رها شده بپردازند.